تاریخچه تست های روانشناسی
تست روانشناسی یکی از پرکاربردترین روش های غربالگری افراد به منظور هدفمند کردن زندگی در سراسر جهان می باشد. تست های روانشناسی مبدا تاریخ تازه ای دارند اما همواره بشر به دنبال شناخت بیشتر و طبقه بندی افراد با هدف های مختلف بوده است. اگر به کتاب های قدیمی مراجعه کنیم این تمایلات را مشاهده خواهیم کرد. برای مثال طبقه بندی ها بر اساس سال و ماه و تولد یا مزاج ها سبب می شد که با استفاده از این اطلاعات افراد را با هم مقایسه کرد. در کتاب آسمانی یهودیان در مورد انتخاب جنگجویان اینگونه آمده است؛
"برای سرکوب دشمنان فقط سربازانی را برگزین که بتوانند بدون خم کردن زانو از چشمه آب بنوشند"
همچنین در یونان قدیم مردم باستان و اشراف زادگان از نظر اجتماعی زمانی به بلوغ می رسیدند که می توانستند قوانین رومی را که روی یکی از سنگ های میدان روم نقش بسته بود بخوانند و بفهمند و این خود نشان از طبقه بندی به وسیله معیار داشت.
با ذکر نمونه های زیادی می توان نشان داد که همواره جوامع برای انتخاب افراد مناسب در همه اعصار آزمایش هایی را به صورت غیر علمی انجام می دادند اما به تدریج روند این آزمایشات عوض شد و به سمت علمی شدن رفت.
در اوایل قرن 19 جمجمه شناسان و چهره شناسان شروع به کوشش در جهت ارزیابی عینی هوش کردند آن ها می خواستند بدانند بین اندازه دور سر و هوش افراد رابطه ای وجود دارد؟!
حتی روانشناس فرانسوی آلفرد بینه هم در اواخر قرن 19 تلاش هایی در این زمینه کرد اما پس از تلاش های خستگی ناپذیر اعلام کرد شاخص های دور سر وقتی در مورد گروه نسبتاً بزرگی قضاوت می شود برای خود ارزش هایی دارد اما همبستگی این شاخص ها با هوش آنقدر ضعیف است که ارزش هر نوع تشخیص را از آن صلب می کند.
تلاشی که در ابتدا صرفاً برای کنجکاوی بود به مرور زمان ضرورت علمی پیدا کرد و پژوهش های بنیادی به پژوهش های کاربردی تبدیل شد.
ظهور روانشناسی آزمایشی
اولین قدم هایی که برای اندازه گیری پدیده های روانی برداشته شد در آزمایشگاه ها بود که ریشه این اقدام ها به قرن 19 می رسد. نخستین روانشناسان علمی فیزیکدان ها و فیزیولوژیست ها بودند و اولین آزمایشگاه روان شناسی در سال 1879 توسط ویلیام وونت در لایپزیک آلمان تاسیس شد.
در ابتدا روان شناسی تفاوت های فردی مورد توجه روانشناسان نبود و نتایج حاصل از آزمایش را حاصل خطای اندازه گیری و قضاوت افراد می دانستند و اعتقاد داشتند پدیده های روانی خیلی ناپایدارتر از پدیده های فیزیکی است، به همین دلیل بیشتر مطالعات در زمینه های حسی و حرکتی (اندازه گیری آستانه ها، سرعت واکنش و...) بود و مدت ها طول کشید که مطالعه افکار و صفات با روش آزمایشی آغاز شد. فرانسیس گالتون کتابی نوشت و در آن اشاره به سودمندی تفاوت های فردی کرد، گالتون پسرعموی داروین بود و در اصل یک زیست شناس بود اما تحقیقات او در جهت اندازه گیری استعدادهای فردی موثر واقع شد.
اثر مشهور او "نبوغ ارثی" بود که در آن سعی کرد نبوغ را با محاسبه افرادی که از میانگین جامعه جلو می افتند اندازه بگیرد. این دانشمند در سال 1884 آزمایشگاهی تاسیس کرد که در آن افراد از جنبه های مختلف بدنی مورد آزمایش قرار می گرفتند. با استفاده از جدولی که گالتون تهیه کرد، افراد شرکت کننده می توانستند جایگاه خود را نسبت به جمعیت کل مشاهده نمایند. به عبارت دیگر هر آزمایش شونده می توانست نمره خود را نسبت به یک ویژگی مانند هوش با دیگران مقایسه نماید. یعنی مشخص نماید که از چند درصد افراد نمراتش پایین تر و از چند درصد افراد نمرات بالاتری دارد.
این مرکز مشوقی شد برای به وجود آمدن مراکز دیگر در اروپا، بعدها گالتون مفاهیم دیگری چون توزیع طبیعی و منحنی هنجار را از یک آمارگر بلژیکی به نام کتله اقتباس کرد. در سال 1883 گالتون کتابی به نام ( آزمایش انسان و رشد توانایی هایی او و یا آزمایش فیزیک اجتماعی) می نویسد و در آن بر لزوم استفاده از محاسبات آماری برای تعیین قوانین اجتماعی تاکید می کند. گالتون علاوه بر استفاده منظم و وسیع از روش های آماری برای طبقه بندی و تفسیر، از پرسشنامه ها و مقیاس های درجه بندی شده که امروزه در ارزیابی شخصیت نقش دارد استفاده کرد و به همین دلیل روش تست ها موجودیت خود را تا حدود زیادی مدیون این دانشمند انگلیسی است.
در سال 1890 کلمه تست روانشناسی برای اولین بار وارد روان شناسی شد. این اصطلاح را اولین بار کتل عنوان کرد و به سرعت در تمام زبان ها فراگیر شد. کتل و گالتون هر دو از شاگردان وونت بودند.
کتل به اندازه گیری قدرت ماهیچه، سرعت حرکات، فشار لازم، آستانه اختلافی، اندازه گیری زمان واکنش و 5 مورد دیگر در رساله خود پرداخت که البته انتقاداتی بر روایی آن وارد بود. ولی نقطه قوت کارهای او بیرون آوردن روان سنجی از چهار دیواری آزمایشگاه بود تا به ضرورت اجتماعی در آید.
در سال 1896 آلفرد بینه و ویلیام هانری در مجله ای مقاله ای منتشر کردند و به تست های موجود انتقاد کردند که با روش های نامرتبط نمی توان هوش را اندازه گرفت و هوش را باید از طریق جلوه های رایج و خارجی آن ارزیابی کرد. آلفرد بینه در سال 1905 اولین مقایس اندازه گیری هوش و در سال 1911 آخرین مقیاس هوشی خود را منتشر کرد و سال بعد آن از دنیا رفت با این که پس از آن نسخ بسیاری برای تکمیل آن تست منتشر شد ولی هنوز این تست به صورت تجدید نظر شده مورد استفاده قرار می گیرد به همین دلیل بینه را پدر تست های روانی می نامند.
بعدها تست تهیه شده توسط بیینه در دانشگاه استنفورد انطباق و استاندارد و به تست استنفورد – بینه مشهور شد. تا جنگ جهانی اول جنبش تست های روانی به خصوص در آمریکا بسیار داغ بود. در ابتدا ثرندایک و ترمن و به دنبال آن ها کتل و وکسلر شهرت بالایی در این زمینه داشتند. در سال 1917 زمینه ای فراهم شد تا از تست ها در جنگ استفاده شود و سربازان آمریکایی که در حال اعزام به اروپا بودند را مورد ارزیابی قرار دادند. در جریان جنگ های اول سربازان به 5 گروه هوشی تقسیم شدند و در نتیجه آموزش ها و مسئولیت های آنان متناسب با این طبقه بندی انجام گرفت.
در انگلیس نیز اسپیرمن مبتکر روش تحلیل عاملی توجه به جنبه های مختلف هوش را به جای نگاه تک بعدی به آن رواج داد. او مفاهیمی چون، نظریه 2 عاملی هوش را به وجود آورد که هوش را به دو دسته عمومی و اختصاصی تقسیم می کرد. امروزه تحلیل عاملی تقریبا از ویژگی های همه تحقیقات روان سنجی است. در ادامه تست های شخصیت به وجود آمد که به دنبال عوامل غیرشناختی افراد بودند، عناصری که ناپایدار و عاطفی هستند و بیشتر جنبه کیفی دارند.
تست شخصیت
تست های شخصیت به 2 دسته پرسشنامه و فرافکن تقسیم می شوند که تست های فرافکن مختص کلینیک ها است و افراد متخصص می توانند از این شیوه ارزیابی استفاده کنند. در تست های شخصیت پاسخ صحیح یا غلط وجود ندارد بلکه جنس سوالات به نوعی است که میزان و کیفیت یک سازه را در فرد می سنجد.این تست ها از شیوه خود گزارشی استفاده می کنند یعنی بر اساس آن چیزی که فرد درباره خودش گزارش می دهد. نتایج تست های شخصیت بیشتر ظرفیت های بالقوه ذهنی را نشان می دهند و تا حدودی توصیف رفتار انسان در موقعیت های مختلف را امکان پذیر می سازد. همچنین شناخت شخصیت سبب درک بهتر علل مشکلات و بیماری ها می شود و با شناخت شخصیت می توان از طریق مهارت آموزی نقاط ضعف را برطرف نمود. در بین این تست ها می توان به تست های پر کاربرد تری چون تست mbti ، تست mmpi، تست نئو و تست های رغبت سنجی چون تست استرانگ، تست هالند و تست های سنجش استعداد چون تست هوش گاردنر اشاره کرد. این تست ها در کنار تست های سنجش شناختی (تست هوش) می توانند اطلاعات کاملی را در اختیار فرد و فعالان حوزه های آموزشی و شغلی قرار دهد.
تست روانشناسی چیست؟
تست روانشناسی شیوه ای از ارزیابی ذهن و روان می باشد که به طور علمی تهیه و به ما اطلاعاتی عینی به صورت کمی یا کیفی می دهد. مستقل از نظر شخصی برای علمی بودن، محیطی که تست در آن اجرا می شود، مواد تست و دستورالعمل هایی که در آن به کار می رود باید به طور کامل تعریف شده و در همه آن ها مشترک باشد. ثبت رفتار در حین انجام تست باید دقیق باشد. حتما باید نتایج تست با دیگر افراد در این گروه به لحاظ آماری مقایسه شود (هنجاریابی). مقایسه فرد با گروهی که جامعه آماری به ما نشان می دهد آزماینده چه جایگاهی نسبت به جامعه دارد. تست های روانشناسی در زمینه های مختلفی کاربرد دارند که در ادامه به آن می پردازیم.
زمینه های مورد استفاده از تست های روانشناسی
همانطور که گفتیم استفاده از تست های روان شناسی در زمینه تحصیلی در کشور فرانسه توسط بینه و سیمون آغاز شد. کار آن ها با این هدف بود که کودکان با نابهنجاری های تحصیلی شناسایی شوند و تحت آموزش های خاص قرار گیرند. امروزه انجام تست در مدارس با هدف شناسایی افراد نابهنجار (کم توان ذهنی، افراد با اختلالات یادگیری) و افراد با استعداد در تحصیل انجام می شود. از نتایج این تست ها می توان به اطلاعات کمی و کیفی کاملی در رابطه با فرد رسید که باعث بهتر شدن برنامه ریزی های بعدی خواهد شد. از تست های رغبت سنج تحصیلی می توان در زمینه شناخت علائق دانش آموزان استفاده کرد. آگاهی از این مسئله در زمان مناسب می تواند سبب برنامه ریزی درست و هدف گذاری بهتر برای این گروه باشد. در حالت کلی نتایج تست های هوش و استعدادیابی، تست پیشرفت تحصیلی و تست های رغبت سنج باعث نگاهی جامع به این قشر و آموزش بهتر و با کیفیت تر خواهد شد. خدمات روان شناسی در طی سال های اخیر جایگاه ویژه ای در آموزش و پرورش پیدا کرده به گونه ای که شاخه ای تخصصی به نام مشاوره تحصیلی به وجود آمده و از اصلی ترین ابزار کار آن ها تست روانشناسی است.
علم روان سنجی در زمینه شغلی با 2 هدف عمده وارد شد: 1. سود دهی بیشتر و بالا رفتن راندمان کاری مشاغل 2. انطباق فرد با سیستم در راستای سلامت بیشتر فرد و رضایت وی از شغل خود.
پس از آن اصطلاح سایکوتکنیک به وجود آمد به معنای مجموعه تست هایی که با آن ها استعداد فرد را اندازه می گیرند. این اندازه گیری در مشاوره شغلی می تواند شامل استعدادهای فرد، توانایی ها، علائق وی باشد که در نهایت فرد روانشناس با استفاده از این اطلاعات و وضعیت شغلی جامعه مشاغل متناسب را به او پیشنهاد می دهد. امروزه بسیاری از سازمان ها، کارخانه ها، ادارات و شرکت ها بخشی دارند بنام منابع انسانی که یکی از وظایف این قسمت جذب نیروهای جدید است. پیش نیاز جذب درست نیرو در ابتدا شناخت همه جانبه آن فرصت شغلی مورد نظر و توانایی ها و مهارت های لازم برای آن موقعیت می باشد. بعد از آن اطلاع از ویژگی های شخصیتی متناسب با آن شغل می باشد. مجموع این اطلاعات سبب می شود سایکوتکنیک بخش منابع انسانی در مرحله بعد بتواند تست های لازم برای سنجش موارد مورد نظر در جهت انتخاب فرد را کنار مصاحبه به کار گیرد. نتیجه این اتفاق انتخاب درست برای شرکت یا سازمان مورد نظر و جلوگیری از اتلاف زمان و هزینه های سیستم و از طرفی دیگر افزایش راندمان کاری و رضایت شغلی کارمندان و مدیران استخدامی خواهد شد.
گاهی انجام تست در محیط کار بین کارکنان قبلی با هدف توزیع مجدد انجام می شود و هدف از قرار دادن افراد در جای مناسب با توجه به استعدادها و ویژگی شخصیتی آن ها است. برای مثال 40 کارگر در خط تولید مشغول به کار هستند و این خط تولید شامل 5 گروه شغلی است. شاید فردی که در گروه یک مشغول به کار است مناسب گروه 3 باشد و یک جابجایی کوچک سبب افزایش راندمان کاری وی شود. به صورت خلاصه می توان گفت اهداف سایکوتکنیک راهنمایی، انتخاب، انطباق و آموزش شغلی است که امروزه در کشورهای صنعتی و پیشرفته به صورت جدی دنبال می شود.
در زمینه نظامی مثل سایر زمینه ها که قبل تر ذکر شد نیروی انسانی اهمیت ویژه ای دارد. به همین دلیل انجام تست ها در این صنعت بسیار رواج پیدا کرده است. برای اولین بار در جنگ جهانی اول افراد نظامی از لحاظ هوشی طبقه بندی شدند و بعدتر در سال 1927 تست ها به صورت رسمی وارد ارتش آلمان شد. هر واحد نظامی یک آزمایشگاه روانشناسی دارد که مستقیماً زیر نظر آزمایشگاه مرکزی وزارت جنگ اداره می شود. در ادامه آگاهی از اهمیت شناخت همه جانبه سربازان و نظامیان سایر کشور ها، مراکز روانشاسی نظامی به وجود آمد. در این مراکز انتخاب افسران، افراد برای خدمات اختصاصی مثل خلبانی، حمل و نقل، هدایت ماشین های مخابرات و ارتباطات ویدئویی و... براساس اصول خاص صورت می گیرد و تست های روانشاسی در آن سهم عمده ای دارد. در زمینه نظامی علاوه بر هوش و استعداد، آگاهی از مواردی چون استعدادهای اختصاصی و ویژگی های اخلاقی بسیار با اهمیت است و این سبب شد تا روانسنجی وارد این حوزه شود.
تست ها برای تشخیص و درمان کودکانی که از نظر هوش و رفتار با اکثریت جامعه تفاوت هایی دارند مورد استفاده قرار می گیرد. شناسایی این افراد سبب می شود برای آن ها تعالیم و آموزش هایی متناسب با مشکلات آن ها در نظر گرفته شود و در این زمینه هم اجرای تست ها در کنار مصاحبه و مشاهده بالینی می تواند بسیار مفید باشد.
در علم پزشکی از سالیان دور انواع تست های عملکردی و حسی وجود داشت که برای سنجش شنوایی، بینایی و... مورد استفاده قرار می گرفت. اما ورود تست های سنجش روانی و تست های شخصیتی تحولی که سبب سهولت در تشخیص بود محسوب می شد و به همین دلیل این تست ها مورد توجه روانشناسان و روانپزشکان قرار گرفت. در میان تست ها می توان به تست MMPI و تست میلون اشاره کرد که در تشخیص اختلالات روانی بسیار مورد استفاده قرار می گیرد. همچنین از این تست ها در تحقیقات و پژوهش ها استفاده می شود. به وسیله تست های کلینیکال می توان به سازمان شخصیت، اختلالات و تاثیر آن ها بر سایر جنبه های زندگی دست یافت.
اصطلاح کلینیک مسلح (کلینیکی که در آن از انواع تخصص ها استفاده می شود تا تشخیص بهتر و سریع تر انجام گیرد) با ورود تست ها به حوزه تشخیصی مطرح شد. امروزه تست های تشخیصی از ابزارهای مهم رشته روانشناسی محسوب می شود.
به دلیل موفقیت انجام تست ها در زمینه هایی که تا قبل تر صحبت شد امروزه علوم دیگر تمایل به استفاده از این نوع سنجش را خواستارند. در بررسی های جنایی از تست ها استفاده می شود. آزمایش های کشف دروغ، زمان واکنش، تست های حافظه و روش های سنجش شخصیت روش هایی هستند که می تواند بعضی از دشواری های پلیس قضایی و دادگاه را روشن کند.
همچنین در ورزش و مسابقات تست های روانی مورد استفاده قرار می گیرد و در زمینه انتخاب و کنترل افراد از تست های جسمی، روانی، شخصیت استفاده می شود.
امروز برای موثر بودن بیشتر تبلیغات و عینی شدن آن ها سنجش در این بخش هم ورود کرده و متخصصین تبلیغات به وسیله تست ها، نگرش ها و تمایلات اجتماعی را مورد ارزیابی قرار می دهند. بنابراین استفاده از تست ها به قدری منطقی و معقول است که برای تکامل و گسترش آن باید تلاش کرد که این تلاش بی تاثیر بر سیار علوم نخواهد بود.
اهداف استفاده از تست های روانی
تست های روان شناسی با دو هدف مورد استفاده قرار می گیرد: 1. با هدف حل مسائل نظری 2. پیدا کردن راه حل برای مشکلات موجود در این زمینه در توضیح هدف اول بهتر است بگوییم در ابتدا تست ها بیشتر با هدف گسترش علم و کنجکاوی افراد ساخته و انجام می شد اما با گذشت زمان با توجه به نیازهای روز افزون افراد در جامعه هدف دوم شکل گرفت و بیشتر سعی بر آن بود تا از نتایج تست ها و تحقیقات در جهت رفع نیازها و اصلاح جامعه استفاده شود. با وجود اینکه هنوز گروهی در جهت اصلاح و گسترش علم به تحقیق و روان سنجی می پردازند ولی به صورت عمده تست های روانی با هدف خدمت و کمک به مردم و افزایش سلامت روان و پویایی هرچه بیشتر جامعه صورت می گیرند. هدف از انجام تست تغییر ماهیت افراد نیست بلکه کمک به افراد در جهت خودشناسی و سازگاری هرچه بیشتر با محیط است.
تست های روانشاسی معتبر چه ویژگی هایی دارند؟
روایی (Validity) هر تست روانشناسی با اهدافی خاص ساخته می شود. زمانی می گوییم یک تست دارای روایی است که نیاز آزمایشگر را برآورد کند و دقیقا متغیری را بسنجد که برای آن ساخته شده است. برای مثال اگر تستی برای سنجش افسردگی ساخته می شود دقیقا افسردگی را بسنجد نه اضطراب را، در این حالت می توان گفت تست روایی دارد. از چند طریق می توان روایی را سنجید.
روایی می تواند به صورت تجربی (پیش از آزمایش) و یا روایی ساختی(پس از آزمایش باشد). برای مثال اگر بخواهیم تستی بسازیم که اجتماعی بودن را اندازه بگیرد در روایی تجربی سوالات به این صورت طرح می شود که وقتی با مردم رفت و آمد می کنم به من احساس خوبی دست می دهد (سوالی کاملاً مرتبط با موضوع). ولی در روایی ساختی تعداد زیادی سوال طرح می شود و در گروه های بزرگ به اجرا در می آید. پس از تحلیل های آماری آن دسته از سوالات که با هم همبستکی بالا دارند یک عامل یا فاکتور را می سنجند و به این گونه روایی درونی تست محاسبه می شود. روایی ظاهری به این معناست که صورت سوالات با موضوع تست هم خوانی داشته باشد که این سبب می شود آزمودنی تمایل بیشتری به انجام آن داشته باشد. روایی محتوا به این معنا است که تست مورد نظر کل محتوای مورد ارزیابی را شامل شود. برای مثال اگر تستی قرار است معلومات دانش آموزان 5 دبستان را در درس ریاضی ارزیابی کند فقط به یک بخش از کتاب اکتفا نشود و جامع باشد. روایی پیش بینی یعنی بین نتایج تست و نتایج بعدی فرد در عملکرد همبستگی وجود داشته باشد. برای مثال اگر فردی در کنکور قبول شد در دانشگاه هم نمراتی متناسب با نتیجه کنکور کسب کند. روایی همزمان به شباهت نتایج تستی با تست های مشابه در آن زمینه اشاره دارد. نهایتاً روایی سازه یا مفهومی به این معناست که نتایج با نظریات و مفاهیمی که در آن زمینه وجود دارد مطابقت داشته باشد. برای مثال اگر می گوییم افراد باهوش توانایی حل مساله بیشتری دارند، اگر فردی در تستی جز دسته باهوش ها قرار گرفت باید از قدرت حل مساله بالایی برخوردار باشد که این به معنی روایی مفهومی است. هنجاریابی یا درجه بندی هنجاریابی به اجرای تست در گروه های وسیع و محاسبه میانگین ها و درجه بندی براساس نتایج اشاره دارد. تا زمانی که هنجارهایی وجود نداشته باشد نمی توان نتایج را مقایسه کرد و تعیین کرد که آن ویژگی یا رفتار به هنجار است یا نا بهنجار. برای مثال در بررسی افسردگی درجه بندی میزان افسردگی در نتایج تست و تعیین گروه سنی برای انجام تست و یا تاثیر جنسیت بر نتایج براساس هنجارهای جامعه در این دسته قرار می گیرد. در تست های شخصیت گزارش دهی کمی بسیار مشکل است. به همین دلیل از صفات در گزارش دهی استفاده می شود؛ مثل درونگرا - برونگرا. در تست های شخصیت بیشتر مساله بودن یا نبودن یک حالت یا میزان کم و زیاد بودن آن مطرح است. همچنین تست های شخصیت جنبه های عاطفی را اندازه می گیرند نه جنبه های شناختی یا روانی حرکتی.
چگونه یک تست را هنجاریابی یا درجه بندی می کنند؟
تست را روی گروه زیادی از افراد با ویژگی مشابه اجرا می کنند. برای مثال روی کودکان 7 تا 8 سال، اگر 75 درصد پاسخ درست بدهند، آن تست مناسب آن گروه است. اگرهمه افراد گروه به یک سوال پاسخ درست بدهند آن سوال آسان است و قدرت تمیز نخواهد داشت و اگر هیچ یک نتوانند پاسخ دهند سوال نامناسب است. پایایی یا ثبات (Reliability) زمانی می گوییم یک تست دارای پایایی است که نتایج آن قابل اعتماد باشد و با تکرار تغییر نکند. برای بررسی پایایی 4 روش وجود دارد:
1. اجرای مجدد تست: در این روش پس از مدتی تست مجدد از فرد گرفته می شود و همبستگی باراول و دوم سنجیده می شود و همبستگی بالاتر نشانه پایایی بیشتر است. اگر زمان زیادی از نوبت اول تست گذشته باشد نمی توان انتظار داشت نتایج مشابه باشد. با گذشت زمان این همبستگی کاهش می یابد که اگر به 70 درصد هم برسد قابل قبول است.
2. فرم های موازی که در آن هر 2 فرم ارزش تشخیصی یکسانی دارند و فقط از نظر محتوای ظاهری متفاوت هستند مثل تست های ناوابسته به فرهنگ کتل که در 2 فرم A و B وجود دارد و به علت جلوگیری از اثر تمرین و یادآوری به وجود آمده است.
3. روش فرد – زوج: که در آن سوالات زوج و فرد جدا می شود (برای جلوگیری از اثر تمرین و خستگی و دشواری) و ضریب همبستگی بین نتایج دو دسته سوال را به دست می آورند. ضریب به دست آمده برای نصف تست است که با قرار دادن آن در فرمول اسپیرمن – براون ضریب پایایی تست به دست می آید.
4. و آخرین روش بررسی ضریب انسجام یک تست است که از فرمول M کودرو ریچاردسون استفاده می شود که عددی بین صفر و یک است. استاندارد بودن به این معنی که روش اجرا، مدت اجرا، روش نمره گذاری و شیوه تفسیر در تمام تست ها یکسان و به صورت استاندارد باشد. به زبانی دیگر تست در همه شرایط باید به شیوه ای اجرا شود که دستورالعمل مشخص و دقیقی داشته باشد. این مسئله برای این منظور است که بتوان خطای اندازه گیری و سوگیری تفسیر را تا حد امکان کاهش داد.
تست روانشناسی چیست و چرا باید تست بدهیم؟
تست های روانشناسی ابزاری کمکی برای شناخت ذهن و روان محسوب می شوند که توسط نظریه پردازان و متخصصین حوزه روانشناسی ساخته شده اند. این تست ها در سراسر دنیا به طور گسترده ای برای غربال گری در حوزه های مختلف مورد استفاده قرار می گیرند. تیم روانشناسی ای سنج با در نظر گرفتن کلیه نکات گفته شده و همچنین بر اساس استانداردهای علمی موجود، تست هایی را دراختیار شما قرار می دهد که از اعتبار و روایی بالایی برخوردار می باشند. به وسیله این تست ها ما می توانیم به شناخت بیشتری در زمینه های هوش، استعداد، شخصیت، علائق، روابط بین فردی و ... برسیم. علاوه بر این امروزه از تست های روانشناسی به صورت تخصصی درسازمان ها برای استخدام و ارزیابی نیروها استفاده می شود.
ای سنج به منظور ارائه خدمات اندازه گیری برای کلیه اشخاص حقیقی و حقوقی توسعه یافته است. این سایت علاوه بر ایجاد بستر لازم جهت استفاده کلیه افراد به صورت عمومی، پنل های تخصصی را برای مدیران مدارس، کلینیک ها، سازمان ها و بنگاه های اقتصادی توسعه خواهد داد.